مهشید و دایی
مهشید جونم اینجا خونه ی دایی جواد بودیم خیلی خوش گذشت ... ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
16:12
تیپ عروسی
ناز گل مامان حاضر شده بودی با این تیپ بریم عروسی ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
10:37
مهشید سر سجاده نماز
مهشید همین الان یهویی سر سجاده ی مادر جون ماشالله خانوم شدی عزیزدل ِ خاله خاله به قربونت بره ماه کوچولو من الهی قربونت برم که انقدر ماه شدی ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
19:01
وروجک
کوچولوی مامان اینجا ساعت 1 نصف شب بود که تو نمیخوابیدی و میخواستی شیطونی کنی فدای خنده هات بشه مامانی ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
11:09
اینم لباسای عید مهشید خانوم
این دو دست لباسو هم مادر جون برات گرفته ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
11:02
عزیزکم
عزیزدلم، دختر نازم اینجا شلوارت رو در اورده بودم تعجب کرده بودی چون همش هوا سرده لباس میپوشی تعجب زده شدی ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
23:46
مهشیدِ نازم
بدون عنوان
مهشید خانوم این عکسه دسشویی شماست که قراره یاد بگیری جیش کنی ،ولی هروقت میخوام بهت یاد بدم تو درگیر عکساش میشیو قاه قاه میخندی و کلا جیش کردن رو یادت میره، حالا نمیدونم چیکار کنم ...
نویسنده :
مامانِ مهشید
10:55