مهشیدمهشید، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

وروجکِ مامان

زیارت

  مهشید خانوم زیارت قبول با باباجون و عزیزو عمو و عمه رفتیم امامزاده داوود و قم و جمکران خیلی خوش گذروندی یه تسبیح برداشته بودی وسط امام زاده برا خودت میچرخیدی ...
6 شهريور 1394

مسافرت شمال

مهشید خانوم تو پارک باغ محتشم رشت کنار دریا مهشیدو دختر عمه-النا با دختر عمه بغل بابایی رودخانه سیاه رود نزدیک رشت حصیر پهن کرده بودیم رو سنگای رودخونه با پسر عمه و دختر عمه اب بازی میکردین یک ساعت تمام تو رودخونه اب بازی کردی با گریه اوردمت خشکت کنم سرما نخوری ناز نازی مامان   ...
25 مرداد 1394

کادوهای مهشید

یادم رفت بگم اون ماشینی که سوار شدی و باهاش کیف میکنی کادوی آقاجونه واسه تولدت اون لباس خوشگل با کفشا هم کادوی مادر جونه اون عروسک هم که رفتی تو نخش و داری چشمشو در میاری هم کادوی خاله جونه داییا هم نبودن ولی زندایی بود و برات دکوری خوشگل خریده بود دایی جوادم برات لباس خریده بود ولی چون زندایی هم بخاطر پسر دایی سبحان حال نداشت نتونستن بیان و ما جاشون رو خالی کردیم انشالله سال بعد که سبحان هم بدنیا بیاد میاد تولد دوسالگیت فدای سبحان بشه عمه ش واما کادوی منو بابایی...........سه تا النگو برات خریدیم خیلی هم به دستت میاد ماشالله مبارکت باشه ...
10 مرداد 1394

تولد یک سالگی مهشید نازم

  دختر قشنگم تولد یک سالگیت مبارک انشاالله که هر سال بزرگ و بزرگتر میشی و منو بابایی هم برات تولد میگیریم و تو رو که تموم زنگی مایی رو با عشق نگات میکنیم هر یک نفسی که میکشی یه دنیا بهم میدی ...
10 مرداد 1394

چالوس

عاشق رودخونه شده بودی گل مامان کنار دریا اینجا هم تلکابینه نمک آبروده،عاشق تلکابین شده بودی اینم جنگل نمک آبرود ...
13 تير 1394