مهشیدوجوجو
عزیزدل امروز دایی جلال اومده بود تورم نیم ساعت با خودش برد بیرون پارک توهم ذوق زده بودی بغل مانمیومدی خلاصه دایی رفتو بعد 1 ساعت بازم اومد اینبار برات یه جوجه خریده بود فقط برا اینکه عکس العملتو ببینه توهم اولش دهنتو بردی جلو جوجو هم نوک زد گریه کردی خلاصه این جوجه اهدایی از طرف دایی جون
دستشون درد نکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی