مهشیدمهشید، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

وروجکِ مامان

یه خاطره

1393/11/21 10:49
نویسنده : مامانِ مهشید
709 بازدید
اشتراک گذاری

گل کوچولوی مامان دیروز یه شیرین کاری کردیقه قههبیچاره خاله تو رو گرفته بود بغلش تو هم نامردی نکردی انگشت اشاره تو که ناخونشم تیز بود کردی تو دماغ خالهقه قههیهو منو مادر جون دیدیم از دماغ خاله چه  خونی میاد تو هم مثل ماست نگاش میکنیخندهباورمون نمیشد این شاهکار تو باشه!خلاصه خاله بدو بدو رفت دم سینک، چه خونی میومد اصلا بند نمیومدخطاتو هم ماتو مبهوت نگاه میکردی به بدو بدو های ماتعجباخرش به زور زردچوبه خونشو بند اوردیم،دوسه قطره خون رو لباسای تو هم ریخته بودقه قههآثار جرمقه قهههمون شب هم خونه آقاجون با صورت خوردی زمین لپت قرمز شدخجالتکلا پر از اتفاق بود دیروزخندونکخدا سومیشو بخیر بگذرونه

ღعکسهای متحرک عاشقانهღ

پسندها (2)

نظرات (1)

هدیه
21 بهمن 93 11:15
خب عزیزم جلو نی نیتو بگیر فدات شم